آیه 6 سوره نحل

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ

[16–6] (مشاهده آیه در سوره)


<<5 آیه 6 سوره نحل 7>>
سوره :سوره نحل (16)
جزء :14
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و هنگامی که آنها را شبانگاه از چرا برمی‌گردانید یا صبحگاه به چرا بیرون می‌برید زیب و افتخار شما باشند.

و برای شما در آنها زیبایی [و شکوه] است، آن گاه که [آنها را] شبان گاه از چراگاه بر می گردانید و هنگامی که صبح گاهان به چراگاه می برید.

و در آنها براى شما زيبايى است، آنگاه كه [آنها را] از چراگاه برمى‌گردانيد، و هنگامى كه [آنها را] به چراگاه مى‌بريد.

و چون شب‌هنگام باز مى‌گردانيد و بامدادان بيرون مى‌فرستيد، نشان تجمل شمايند؛

و در آنها برای شما زینت و شکوه است به هنگامی که آنها را به استراحتگاهشان بازمی‌گردانید، و هنگامی که (صبحگاهان) به صحرا می‌فرستید!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is in them a beauty for you when you bring them home for rest and when you drive them forth to pasture.

And there is beauty in them for you when you drive them back (to home), and when you send them forth (to pasture).

And wherein is beauty for you, when ye bring them home, and when ye take them out to pasture.

And ye have a sense of pride and beauty in them as ye drive them home in the evening, and as ye lead them forth to pasture in the morning.

معانی کلمات آیه

جمال: زيبايى كثير. طبرسى: خوش منظرى و زينت گفته است.

تريحون: روح . مقابل صباح و آن از ظهر است تا به شب. اراحه: برگرداندن چهارپايان به خوابگاه و محل استراحت ؛ چنان كه سرح فرستادن آنها به چراگاه است‏. «حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ»‏: وقتى كه از چرا بر مى ‏گردانيد و وقتى كه به چرا مى‏ فرستيد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْ‌ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «5»

وچهارپايان را آفريد، كه براى شما در آنها وسيله گرمى وبهره‌هايى است و از (گوشت و شير) آنها مى‌خوريد.

وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ «6»

و براى شما در چهارپايان، (شب هنگام) كه از چراگاه برمى‌گردانيد و (بامدادان) كه به چراگاه مى‌فرستيد، شكوه و جلوه‌اى است.

نکته ها

«تَسْرَحُونَ» از «سرح» به معناى فرستادن دام به چراگاه، و «تُرِيحُونَ» از «روح» به معناى هنگام بازگشت چارپايان به آغل است.

منافع حيوانات براى انسان بسيار است. شير و گوشت آن براى خوراك، پوست و پشم آن براى كفش و لباس، پُشتِ آن براى بار، پاى آن براى شخم و فضولات آن براى كود، و با اين همه بركات، زحمت آن براى انسان بسيار اندك است.

در روايات، بهترين كار پس از زراعت، دامدارى عنوان شده است، البتّه به شرط آن كه همراه با پرداخت زكات و توجّه به محرومان باشد.

پیام ها

1- چهارپايان، (مثل ديگر موجودات)، براى انسان آفريده شده‌اند. «وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ»

2- توجّه به نعمت‌ها، عشق به آفريدگار وروح بندگى را در انسان زنده مى‌كند. «وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ»

جلد 4 - صفحه 494

3- گياه خوارى، ارزش نيست. خداوند خوردن گوشتِ حيوانات را يكى از منافع آنها مى‌شمرد. «وَ مِنْها تَأْكُلُونَ»

4- جمالِ جامعه، به استقلال، خودكفايى، توليد و توسعه‌ى دامدارى است. لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ‌ ...

5- جمال و زينت، يكى از نيازهاى طبيعى فرد و جامعه است. «لَكُمْ فِيها جَمالٌ»

6- جمالِ جامعه، در حركت و تلاش است، نه ركود و خمود، آنهم حركتِ جمعى نه تك‌روى! «فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ»

7- جمال، در خدمتِ مردم بودن است، نه فقط فكر سير كردنِ شكم خود بودن.

جمال، تحتِ امرِ چوپان عاقل بودن است، نه يله و رها بودن. «جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ «6»

وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ‌: و از براى شما است در آن چهارپايان زينت و آرايش، يعنى در خانه‌هاى شما هر روزى دو وقت بدين انعام زينت يابد و منظره پيدا كند. ناظرين گويند: اين رمه فلانى است. حِينَ تُرِيحُونَ‌: وقتى كه باز مى‌گرداند آنها را از چرا به آرامگاه خود، يعنى شامگاه. وَ حِينَ تَسْرَحُونَ‌: و زمانى كه بيرون مى‌كند آنها را براى چراگاه، يعنى بامداد.

نكته: تقديم اراحه به جهت آن است كه جمال در آن اظهر است، زيرا در آن‌

«1» سوره نور آيه 45.

جلد 7 - صفحه 165

وقت انعام با شكمهاى پرعلف و پستانهاى پر از شير به محل خود مراجعت كنند.

ديگر از فوائد چهارپايان آنكه:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعالى‌ عَمَّا يُشْرِكُونَ «3» خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ «4» وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْ‌ءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «5» وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ «6» وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى‌ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ «7»

ترجمه‌

آفريد آسمانها و زمين را براستى و درستى برتر است از آنچه شريك قرار ميدهند

آفريد آدمى را از نطفه پس آنگاه او خصومت كننده‌اى است آشكار

و شتر و گاو و گوسفند را آفريدشان براى شما كه در آنها است موجب گرمى و منفعتها و از آنها ميخوريد

و از براى شما است در آنها نمايش و آرايش هنگاميكه باز ميگردانيد از چراگاه و هنگاميكه روانه ميكنيد

و بر ميدارند بارهاى گران شما را تا شهرى كه نمى‌باشيد رسنده بآن مگر بمشقّت نفسها همانا پروردگار شما هر آينه با رأفت و رحمت است.

تفسير

- خداوند آفريد آسمانها و زمين را بحقّ و عدل و راستى و درستى بر وفق حكمت و نظام احسن كه هر دانشمندى از فكرت در آن عبرت گيرد و بوحدت صانعش پى برد و بى‌اختيار گويد برتر و بالاتر است مدبّر و خالق اين دستگاه وسيع منظّم كه چنين شريكهائى از قبيل بتها و غيرها داشته باشد و خصوص انسانرا كه خداوند در وجود او از هر يك از اجزاء عالم نمونه‌اى قرار داده لذا عالم اصغرش خوانده‌اند از نطفه كه آب گنديده‌اى است خلق فرموده و چون بحد رشد و بلوغ رسد شروع بمخاصمه و مجادله با پدر و مادر و خدا و خلق نمايد و قولا و عملا شكر نعمت و اداء حقوق ايشانرا ننمايد بلكه احيانا اشكالات و اعتراضات بيجائى از او نسبت بپدر و مادر و دستگاه خلقت مشاهده شود كه بايد بكمك رسول باطنى و ظاهرى دفع و رفع گردد و اين دليل بر كمال قدرت الهى است كه از چنين جسم كثيف خفيفى چنين شخص قوى شريفى خلق نموده كه قادر بر مجادله و مخاصمه و قابل هدايت و ارشاد بمقامات عاليه است چنانچه روايت شده است كه ابى بن خلف استخوان پوسيده‌اى را بدست گرفت و خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيد و گفت اى محمّد تو گمان ميكنى كه اين استخوان پوسيده را خدا دو مرتبه زنده ميكند پس اين آيه نازل شد. و خداوند انعام را كه شتر و گاو و گوسفند است و شامل بزهم ميشود لذا از آنها در سوره انعام بازواج ثمانية تعبير شده بود بملاحظه وجود نر و ماده در آنها خلق فرمود براى معيشت و انتفاع بنى آدم تا از پشم و كركشان فرش و روپوش و لباس تهيّه كنند و گرم شوند و از شير و سوارى و شيار زمين و روغن و ساير منافع آنها بهره‌مند گردند و گوشتشان را نيز حلال فرمود كه‌

جلد 3 صفحه 272

بخورند بعلاوه موجب جمال و زينت و آرايش و نمايش جلو خانه‌هاى صاحبانشان شوند و ايشانرا در انظار با تشخص و تعين كنند در دو وقت يكوقت كه اهمّيتش بيشتر است و لذا مقدم ذكر شده با آنكه طبعا مؤخّر است وقتى است كه ايشان آنها را با شكمهاى پر و پستانهاى مملوّ از شير از چراگاه بجايگاه خودشان بر ميگردانند ديگر وقتى است كه ايشان آنها را از جايگاهشان بچراگاه روانه مينمايند و يكى از فوائد مهمّ آنها باربرى است از بلدى ببلد ديگرى كه صاحبان آنها پياده و بى‌بار نمى‌توانند برسند بآن بلد مگر با مشقّت و رنج بسيار چه رسد بآنكه بخواهند بار خود را هم بدوش بكشند يا مال التجاره با خود حمل نمايند خواه مكه معظّمه باشد كه از ابن عباس نقل شده خواه بلد ديگر از بلاد بعيده كه گفته‌اند در هر حال اينها همه دلائل رأفت و رحمت و مهربانى و عطوفت پروردگار است بر بندگان كه وسائل تعيّش و تنعّم و آرايش و آسايش و سهولت كار آنها را براى ايشان خلق و در دستشان مسخّر و رام فرموده است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَكُم‌ فِيها جَمال‌ٌ حِين‌َ تُرِيحُون‌َ وَ حِين‌َ تَسرَحُون‌َ «6»

و ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ انعام‌ لذّت‌ و كيفيست‌ موقعي‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بچراگاه‌ ميبريد و موقعي‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بجاي‌ گاه‌ ‌بر‌ ميگردانيد وَ لَكُم‌ فِيها جَمال‌ٌ ‌از‌ ‌براي‌ جمال‌ اطلاقاتيست‌ شتر ‌را‌ جمل‌ گويند و شتر دار و ساربان‌ ‌را‌ جمّال‌ نامند جميل‌ خوش‌ سيماء و زيبا و خداوند ‌را‌ جميل‌ نامند چون‌ افعالش‌ تمام‌ حسن‌ و درست‌ و بجا و بموقع‌ ‌است‌ و صفات‌ جمال‌ خالق‌ رازق‌ محي‌ و مميت‌ غافر عطوف‌ رءوف‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ صفات‌ فعل‌ چنانچه‌ صفات‌ ذات‌ ‌را‌ صفات‌ كمال‌ گويند و صفات‌ سلبيه‌ ‌را‌ صفات‌ جلال‌ نامند و ‌در‌ اينجا مراد منظره‌ ‌آنها‌ موجب‌ التذاذ ‌است‌ بالأخص‌ّ ‌بر‌ مالك‌ حِين‌َ تُرِيحُون‌َ حركت‌ دادن‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌در‌ اوّل‌ روز ‌براي‌ چراگاه‌ صحرا و بيابان‌ ‌که‌ مرتع‌ نامند وَ حِين‌َ تَسرَحُون‌َ برگردانيدن‌ ‌آنها‌ ‌از‌ مرتع‌ بجاي‌ گاه‌ ‌آنها‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- جالب این که تنها به منافع معمولی و عادی این چهار پایان سودمند اکتفا نمی‌کند بلکه روی جنبه استفاده روانی از آنها نیز تکیه کرده، می‌گوید:

«و در این حیوانات برای شما زینت و شکوهی است به هنگامی که آنها را به استراحتگاهشان باز می‌گردانید، و هنگامی که (صبحگاهان) به صحرا می‌فرستید» (وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ).

این در واقع جمال استغناء و خودکفایی جامعه است، جمال تولید و تأمین فرآورده‌های مورد نیاز یک ملت است، و به تعبیر گویاتر جمال استقلال اقتصادی و ترک هرگونه وابستگی است!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع